مقالات

چرا سیستماتیک کردن ویزیت مرغداری ها، ضرورت دارد؟

    چرا سیستماتیک کردن ویزیت مرغداری ها، ضرورت دارد؟
 این ضرورت از آنجا ناشی می شود که در جریان بازدید های متداولِ همکاران دامپزشک، بسیاری از عوامل مسامحتاً مورد غفلت قرار می گیرد. این امری طبیعی است که در غیاب یک برنامه طبقه بندی شده و گام به گام، ذهن، طی دقایق کوتاه بازدید از مرغداری، نتواند اشراف کافی بر همه ی عوامل مؤثر در وضعیتِ جاری گله بیابد و طبیعتاً در این میان بسیاری از نکات مهم مغفول بماند. لذا همان گونه که در واحدهای درسی دانشگاهی بر لزوم معاینه سیستماتیک سایر دام ها تأکید می شود، این روش در مرغداری ها هم چه بسا اهـمیت بیشتری داشـته باشد. از آنجا که جای بازدید سیستماتیک در مرغداری ها را در تألیفات موجود، خالی دیدیم، تصمیم به ارائه پیشنهادات ذیل به عنوان یک طرح اولیه نمودیم تا سایر همکاران هم به سهم خود در تکمیل کمی ها و کاستی های آن برخورد فعالی داشته باشند.
 در این طرح فرض بر این بوده که معماری سالن های مرغداری از حداقل استانداردهای معمول پیروی کرده است.
 
  کنترل مدیریت:
 اولین قدم و گام در ارزیابی وضعیت یک مرغداری، کنترل محورهای مهم مدیریتی در سالن است که عمدتاً شامل هوا- حرارت- رطوبت و برنامه واکسیناسیون است.
 
 1 - تهویه:
 تهویه مناسب عملکردهای مهم و گوناگونی دارد از جمله تأمین میزان کافی اکسیژن مورد نیاز گله- کاهش آلودگی های عفونی احتمالی موجود در سالن با ایجاد فشار مثبت و به جریان افتادن هوا- کاهش آلودگی های غیرعفونی از قبیل گرد و غبار و گازهای مضر (آمونیاک و مونو اکسید کربن).
 اگر بخواهیم بر مهم ترین مشکل مدیریتی در گله های کشورمان انگشت گذاریم، شاید مسئله ای مهم تر از نارسایی تهویه در اولویت قرار نگیرد. این مسئله به شدت مبتلا به مرغداری های صنعتی هم هست و علت آن محاسبه نشدن صحیح میزان اکسیژن مورد نیاز گله پس از یک ماهگی (و شروع رشد سریع) و در نظر نگرفتن فن های مناسب و جوابگو برای تأمین این میزان اکسیژن است. مراجعات مکرر مرغداران به درمانگاه ها برای درمان آسیت (ناشی از نارسایی قلب و گردش خون) و CRD Complex پس از ماه اول از همین جاست. بنابراین دامپزشک باید با توجه به قدرت فن های موجود در سالن قدرت نهایی آن ها را با توجه به اکسیژن مورد نیاز برای طیوری به وزن 2 کیلوگرم مورد سنجش قرار دهد و پیشنهادهای لازم در این زمینه را به اطلاع مرغدار برساند.
 مبنای محاسبه در این مورد برای خروج هوا، توان بیرون دادن 5 مترمکعب هوا در ساعت به ازای هر کیلوگرم پرنده و برای ورود هوا،2Cm  پنجره به ازای   می باشد.
 به طور کلی دامپزشک هنگام ورود به سالن باید اول به کیفیت و بوی هوای سالن دقت کند.
 اکسید کربن (به واسطه سوخت ناقص)، آمونیاک (به واسطه رطوبت بستر و نارسایی تهویه)، سنگینی و ماندگی هوا (ناشی از کمبود اکسیژن و هوای تازه به دلیل عدم جریان هوا و نارسایی تهویه ها) در بازدیدها قابل تشخیص و تذکر است.
 
 2- حرارت:
 مشکل حرارتی اولویت دوم در سوء مدیریت ها به شمار می رود. تصور عمومی مرغداران ما و به خصوص بخش های سنتی تر آن اسـت که گرما و دمای بالا مانع سرماخوردگی و بیماری های دیگر می شود و از این رو برای تأمین دمای مناسب سعی در مسدود کردن تمام منافذ یا افزایش منابع حرارتی دارند. دامپزشکان باید ضمن توضیح این سوءتفاهم مرغداران را به رعایت کاهش تدریجی دما طبق دستورالعمل شرکت های مربوطه، تشویق نمایند و مخاطرات حرارت بالا از قبیل مستعد کردن زمینه بیماری های تنفسی و کاهش اشتها را گوشزد نمایند و توضیح دهند که عمده خطر سرماخوردگی در 2 هفته اول و قبل از رویش پرهاست.
 
 3- رطوبت:
 اولویت سوم مدیریتی توجه دامپزشک به رطوبت سالن هاست.
 خشکی هوا معمولاً در منطق کم باران مسئله ساز است و چنانچه رطوبت لازم با اسپری آب تأمین نشود، زمینه ی ابتلائات تنفسی وجود خواهد داشت ولی در مناطق شمالی و مناطق معتدل این مشکل معمولاً وجود ندارد. البته تابستان در بعضی مناطق معتدل هم افت رطوبت می تواند مسئله باشد.
 از طرف دیگر رطوبت زیاد هم می تواند به رطوبت بستر و ایجاد زمینه مساعد برای کوکسیدیوز و بیماری های تنفسی بیانجامد.
 
 4- واکسیناسیون:
 اولویت چهارم مدیریتی نظارت بر برنامه واکسیناسیون است:
 مدیریت صحیح واکسن هم دو جنبه دارد: اول مصرف واکسن های لازم با توجه به شرایط آلودگی و بیماری های شـایع در مـنـطقه و نیز با توجه به سابقه مرغداری مـورد نظر به لـحاظ درگیری با بیماری های معین و دوم مصرف صحیح واکسن به لحاظ زمان مصرف، راه مصرف و نحوه ی مصرف آن. یکی از جدی ترین مشکلات مرغداران ما، عدم مصرف صحیح واکسن و هدر دادن آن است.
 
  وضعیت عمومی گله:
 پس از کنترل مدیریت گله و سالن، باید دید که آیا وضعیت عمومی گله طبیعی است.
 در این زمینه اولین مسئله مورد بررسی، میزان مصرف آب و دان گله و مقایسه آن با استانداردهای گله در سن معین است. نسبت مصرف آب و دان در فصول گرم به نفع آب و در فصول سرد به نفع دان تا حدودی به طور طبیعی تغییر می کند. اما نکته مهم سنجش میزان آنها نسبت به روز گذشته است که علی القاعده باید نمایانگر یک رشد کمی و تدریجی باشد.
 در بیماری های حاد نـظیر آنفلوانزا و نیوکاسل و در سپتی سمی ها، کاهش اشتها یـک علامت تعیین کننده است و در کوکسیدیوز هم افزایش عطش و مصرف آب را داریم.
 نکته دوم در ارزیابی وضع عمومی گله، شاداب و سرحال بودن یا کسالت و پژمردگی آنهاست. جوجه شاداب علاوه بر تحرک، پرهای صاف دارد و گله نسبتاً یکدست و یکنواخت است.
 پژمردگی و چرت زدن در دو بیماری گامبورو و کوکسیدیوز و نیز در کلی سپتی سمی ها کاملاً مشهود است.
 پرهای سیخ و نامنظم همراه کاهش رشد، در سندرم موسوم به هلی کوپتر (سوء جذب) و نیز در عدم بالانس پروتئین و انرژی و... جیره دیده می شود.
 چنددستی گله علاوه بر وجود جوجه های وازده در گله می تواند ناشی از عدم دسترسی یکسان جوجه ها به دانخوری ها (به دلیل عدم کفایت تعداد دانخوری ها و عدم تنظیم ارتفاع مناسب و عدم تنظیم سرعت حرکت زنجیر دانخوری ها) باشد.
 رنگ ظاهری تاج و ریش هم در ارزیابی عمومی گله مفید است. در جوجه شاداب و سالم این رنگ به صورتی می زند ولی رنگ پریدگی به دلیل کم خونی و ابتلا به بیماری های مزمن و سوء تغذیه و تیرگی تاج هم دلیل وجود سپتی سمی ها و مسمومیت های حاد است.
 سومین نکته در بررسی وضعیت عمومی، میزان تلفات است. تلفات طبیعی در هفته اول از 3% بیشتر نیست. تلفات مطلوب کل دوره  5% و تلفات قابل قبول 8 % می باشد. علی ایحال تلفات شبانه روز گله حداکثر نباید بیش از یک در هزار باشد؛ در غیر اینصورت می باید به دنبال علل و عوامل غیرطبیعی بگردیم.
 و بالاخره نکته دیگر در ارزیابی وضع عمومی گله، بررسی رشد و ضریب تبدیل آن است. در این مورد سه حالت می تواند وجود داشته باشد:
  اول اینکه هم رشد جوجه نسبت به سن آن و هم میزان مصرف دان نسبت به سن طبیعی باشد.
 دوم اینکه مصرف دان طبیعی ولی رشد طبیعی نباشد. (ناشی از عدم بالانس جیره و سوء تغذیه یا درگیری مزمن گله)
 سوم حالتی که رشد طبیعی ولی مصرف دان زیاد است که ناشی از پرت و اتلاف دان است. (به دلیل ارتفاع کم دانخوری ها، شکل آردی و لبه دار نبودن دانخوری ها)
 در صورت وجود تلفات غیرطبیعی در گله، حالت کسالت و پژمردگی، رشد و ضریب تبدیل نامناسب و کاهش تولید و مصرف، ذهن باید متوجه تشخیص علل و عوامل وضعیت موجود گردد. در این مرحله وارد گام بعدی می شویم.
 
  تشخیص و تفریق بیماری:
 در جستجوی بیماری و در اولین قدم باید نوع بیماری را به لحاظ عفونی یا غیرعفونی بودن از هم جدا کرد:
 به طور کلی در بیماری های عفونی واگیری و در موارد عفونت های سپتیک، کاهش اشتها و تولید هم داریـم ولی در بیماری های غیرعفونی واگیری وجـود ندارد و کاهش اشتها هم چندان محسوس نمی باشد.
 در ادامه این مرحله باید از کلیدهای مربوط به تفریق بیماری های دارای علائم مشترک از همدیگر استفاده کرد که در مقاله جداگانه ای بدان پرداخته ایم.
 
  برخورد با بیماری:
 و گام آخر نحوه ی برخورد با بیماری و اتخاذ استراتژی و تاکتیک درمانی مناسب است که شامل مقوله های پیشگیری، پیشگویی و درمان است.
 
   1- پیشگیری:
 امر پیشگیری بر سه محور استوار است:
 اول کنترل و رعایت اصول بهداشت (از قبیل مصرف بجا و درست ضدعفونی کننده ها و کنترل ترددها)
 دوم حذف سریع جوجه های وازده، حداکثر طی هفته اول (چرا که پاشنه آشیل و نقطه ضعف مرغداری ها در مقابل بیماری همین جوجه ها هستند که به عنوان مدخل و دروازه انواع آلودگی عمل می کنند.)
 سوم واکسیناسیون صحیح بر اساس دستورالعمل کارخانه سازنده. در این مورد مرغداران ما بیشترین مشکل را دارند و اغلب گله مندند که علی رغم واکسیناسیون، دچار بیماری مربوطه شده اند. امر واکسیناسیون دربردارنده ی حواشی و جزئیاتی است که عدم توجه به آنها می تواند کل عملیات را بلااثر و خنثی نماید. مثلاً استفاده از آب کلردار برای محلول کردن واکسن های زنده، عدم استفاده از شیر برای افزایش تأثیر واکسن، عدم رعایت زنجیره سرد، سهل انگاری در نحوه ی نگهداری واکسن، استریل نبودن ابزار کار، عدم توجه به زمان و راه مصرف واکسن طبق توصیه کارخانه سازنده و حتی تکان ندادن محتویات شیشه ضمن عمل، همه و همه در کاهش تأثیر واکسن ها دخالت دارند.
 نکته مهم دیگر در مورد پیشگیری، اشتباه مفهومی و مصطلحی است که درباره ی آن وجود دارد. بر مبنای این سوء فهم یکی از روش های پیشگیری از بیماری ها، مصرف نیم دز آنتی بیوتیک هاست. در حالی که چه در طب انسانی و چه در طب دامی، این تصور که مصرف آنتی بیوتیکی (آن هم با دز کامل) بتواند مانع درگیری شود، مبنای علمی ندارد. کما اینکه در طب انسانی هم هیچ متخصصی توصیه نمی کند برای جلوگیری از فلان بیماری، می توان آنتی بیوتیک مربوطه را قبل از وقوع بیماری مصرف نمود. البته بعضاً و در مواردی که علائم شروع آلودگی در طیور دیده می شود و احتمال در کمون بودن تعداد بیشتری از طیور داده می شود، مصرف دارو آن هم با دز درمانی و مؤثر قابل توجیه است ولی اینکه کارخانه سازنده طی یک دستورالعمل کلی مصرف دارو را تجویز نماید با مبانی و اصول علمی ناسازگار است و این متأسفانه کاری است که انجام می شود.
 
  2- پیشگویی:
 پس از توجه به اصول پیشگیری، توجه به امر پیشگویی وضع گله اهمیت دارد. این هم از نکاتی است که همکاران ما تـوجه کافی به آن ندارند و به مـحض تشخیص بیماری اقـدام به توصیه های درمانی می شود در حالی که اصولاً درمان بعضی بیماری ها توجیه اقتصادی ندارد.
 در این مورد اول باید مشخص کرد که بیماری اصولاً درمان پذیر است و بعد اگر قابل درمان است، درمانش مقرون به صرفه می باشد یا خیر؟
 و اگر بیماری غیرقابل درمان است (مثل بیماری های ویروسی) آیا دوره و خسارات آن محدود است (مثل گامبورو) یا طولانی مدت و سنگین (مثل ND و AI).
 در مجموع در صورت وجود بیماری با خسارت سنگین ولو آنکه قابل درمان هم باشد، مهم ترین توصیه به مرغدار حذف گله خواهد بود و اقدام به درمان جز افزودن به خسارات وارده به مرغدار حاصلی نخواهد داشت.
 
  3- اصول کلی درمان:
 این اصول شامل انتخاب آنتی بیوتیک و انتخاب روش درمان است.
 
 انتخاب آنتی بیوتیک:
 برای انتخاب آنتی بیوتیک سه راه وجود دارد:
1-  توجه به توصیه ها و تجویزات متون علمی برای درمان بیماری های معین.
2-  کشت و آنتی بیوگرام.
3-  استفاده از تجارب متکی بر آزمایش و خطا در مناطق خاص و در مورد بیماری های خاص.
 اشکال روش اول اختلاف در مقاومت ها و حساسیت های میکروبی در ازمنه و امکنه مختلف است. به همین لحاظ مشاهده می شود فلان متن معتبر، آنتی بیوتیک انتخابیCRD را تایلوزین معرفی کرده ولی در عمل شما ممکن است از تیامولین جواب بهتری بگیرید یا داروی انتخابی آنتریت نکروتیک در همه متون با سیتراسین است ولی در عمل از اریترومایسین نتایج بهتری گرفته ایم.
 اشکال روش دوم یکی از دست رفتن اوقات مفید درمان (حداقل به مدت 48 ساعت) و یکی دیگر هم عدم تطابق کافی نتایج invitro و invivo (شاید به دلیل تفاوت کیفی دیسک های آنتی بیوگرام و داروهای موجود در بازار) است.
 در عمل بهترین استراتژی درمانی در ترکیب خردمندانه روش های سه گانه فوق است.
 
 روش درمان:
 در اولین قدم دامپزشک باید دستور جدا کردن قسمتی از سالن به عنوان بیمارستان را بدهد. حسن ایـن کـار آن اسـت کــه عـلاوه بـر مـحدود کــردن بیـمـاری مـی توان در این قسمت با آزمایش آنتی بیوتیک های مختلف به روی بیماران، نوعی آنتی بیوگرام invivo انجام داد و آنتی بیوتیک مؤثری که بتوان در سطح گله هم استفاده نمود، مشخص خواهد شد.
 در قدم بعدی راه مصرف دارو باید مشخصص گردد:
 معمول ترین راه درمان عمومی، مصرف دارو به شکل محلول (در آب) یا مخلوط (در دان) است. در صورت وجود بی اشتهایی، مصرف در آب مرجح است ضمن اینکه یکنواختی پخش دارو در آب و سهولت استفاده از این روش بهتر و بیشتر از مصرف در دان است.
 روش دیگر درمان عمومی تزریق است که به واسطه سختی کار و ایجاد استرس زیاد معمول نیست ولی در بسیاری از موارد به واسطه جذب و تأثیر بهتر دارو از طریق گردش خون و پرت کمتر آن و سرعت درمان و نیز رسیدن دز کافی دارو به همه پرنده ها این روش مرجح خواهد بود. بخـصوص در گله های باارزش تر مثل گله مادر که درمان های معمول پاسخگو نمی باشد، این روش درمانی باید مورد بررسی و توجه قرار گیرد.
 در هر حال چنانچه تمایلی به درمان عـمومـی از راه تزریق در سطح گله هم وجود نداشته باشد، نمی توان از توصیه به تزریقات انفرادی غفلت نمود.
 مسئله دیگری که کمتر به آن پرداخته شده و اهمیت زیاد هم دارد این است که دز آنتی بیوتیک یا دارو بر حسب وزن طیور محاسبه شود یا بر حسب مصرف آب و دان و نیز اینکه برای ثبات سطح خونی دارو، فواصل درمان چگونه تنظیم شود؟
زمان انتشار: (9 سال قبل)
تعداد بازدید: ۱